تصویری که شخص از خودش ترسیم می‌‌کند تأثیر بزرگی بر شخصیت و نگاه او از زندگی و حتی تأثیری بزرگ بر پیرامون او و موفقیت‌ها و شکست‌هایش دارد. چون آن تصویر بیانگر ارزیابی شخصیتی و اندازه‌ی اعتماد به نفس شخص است. چون تصویری که از خود به همراه دارد تصویری ایجابی است.
شخص باید با اطمینان، خود را ارزیابی کند و اعتماد به نفس بالایی داشته باشد. به همین خاطر او فردی خوش بین و با نشاط خواهد بود که نقاط قوت و ضعفش را جستجو می‌‌کند تا آنها را تغییر دهد. این شخص اهدافی دارد که برای آن تلاش می‌‌کند و دارای جرأت و شجاعت است. و به ناکامی و شکست‌هایش به عنوان یک تجربه و مهارت در زندگی می‌‌نگرد. این شخص، راه رسیدن به اهداف و جهت‌گیری‌اش را عمل به اسباب می‌‌داند. اما حال اگر تصویر فرد از خودش تصویری سلبی و منفی باشد و اعتماد به نفس ضعیف داشته باشد و ارزیابی او از شخصیتش ناچیز باشد چه اتفاقی می‌‌افتد؟ نگاه این شخص از زندگی چگونه است؟ چگونه با مشکلات و ناکامی‌ها تعامل می‌‌کند؟ آیا تأثیری در زندگی و اهدافش دارد؟
همیشه شخصیت این شخص، با شخصیت اول تناقض دارد و برعکس شخصیت اول است.
حال چگونه باید تصویر چنین شخصی را تغییر دهیم؟ چه باید کرد تا اعتماد به نفسش بالا رود و ارزیابی او از شخصیتش مثبت شود؟
سخن ما پیرامون این موضوع است و مخاطب پدران و مادران است که چگونه از همان اوایل کودکی فرزندان خود را با اعتماد به نفس قوی و تصویر ایجابی و مثبت تربیت کنند. این بحث ما بیانگر نیاز مهم به تربیت صحیح فرزندان است و حتی بیانگر وظیفه‌ی مهم والدین در تربیت فرزندان است.
این وظیفه‌ی خطیر نیازمند تعامل صحیح ما با فرزندان است. ما باید با فرزندان به عنوان فردی ارزشمند رفتار کنیم به تمرین و ممارست زیادی دارد و حتی نیازمند پشتیبانی از جانب والدین است. چون اعتماد به نفس بالا یک شبه تحقق نمی‌‌یابد و حتی نیازمند این است که والدین با فرزندان به عنوان افرادی عاقل و بالغ برخورد کنند و از سخنان اهانت‌آمیز، تحقیرآمیز و تهمت و افترا خودداری کنند. چون این برخوردها باعث ایجاد نقص و ضعف و خواری در فرزندان می‌‌شود و حتی باعث کم محبتی نسبت به فرزندان می‌‌شود و زمینه‌ی بی‌احترامی و کم‌محبتی نسبت به دیگران و اطرافیان را در فرزندان ایجاد می‌‌کند. برخورد غلط با فرزندان باعث تمرکز بر نقاط منفی و بی‌توجهی نسبت به نقاط مثبت در فرزندان می‌‌شود.
نمونه‌ای از ترسیم شکل منفی و سلبی از شخصیت همان مقایسه‌های نامناسب و نامتناسبی است که بعضی والدین بین فرزندان خود انجام می‌‌دهند.
حال ما به اهمیت سال‌های اول عمر یک بچه اشاره می‌‌کنیم؛ چون این برنامه‌های شخصیتی در اوایل عمر کودکان تکامل می‌‌یابد پس با حساسیت و اهمیت بسیار با کودکان برخورد کرد.
عده‌ای از والدین معتقدند که فرزندان در اوایل عمر و در سنین کودکی چیزی نمی‌‌فهمند؛ اما برعکس فرزندان در سه سال اول زندگی حافظه‌ی قوی دارند حتی به گونه‌ای که همزمان می‌‌توانند چند زبان را بیاموزند و به چند زبان تکلم کنند. پس مسئله تکلم را با تقویت کامل فرا می‌‌گیرند حال در مورد مسئله‌ی مهمی به نام شکل‌گیری شخصیت فرزندان الگوپذیری قوی از والدین خود دارند. پس والدین با حرکات و سکنات خود شخصیت بچه‌ها را شکل می‌‌دهند. به همین خاطر عده‌ای از والدین صفاتی چون تنبلی، خودخواهی و بی‌پروایی و شخصیات آسیب‌رسان را در کودکان ایجاد می‌‌کنند. صفاتی که اثر بسیاری در شکل‌گیری شخصیت و دیدگاه فرد از خودش و از زندگی‌اش دارد و اعتقادات منفی نسبت به فرد را تقویت می‌‌کند؛ خصوصاً این که کودکان در اوایل عمر خود سعی در جلب توجه والدین به طرق مختلف دارند. مثلاً سعی در جلب لبخند و تشویق و پاداش بزرگترها را دارند. پس ما هم روش تعامل با کودکانمان را کنترل شده انجام دهیم و نیاز آنها را اشباع کنیم.

پیامبر اکرم (ص) نمونه والایی را در مورد احترام به شخصیت بچه‌ها برای ما آورده است. روایت است که نوشیدنی را نزد پیامبر آوردند تا از آن بنوشد. رسول اکرم (ص) نوشیدنی را گرفت و در حالی که در طرف راستشان جوانی بود و در طرف چپشان پیرمردی بود. رسول اکرم (ص) رو به جوان کرد و به او تعارف کرد که از آب بنوشد جوان در جواب گفت که به خدا قسم هرگز قبل از شما نمی‌‌نوشم و خودم را بر نوشیدن ترجیح نمی‌‌دهم. پیامبر اکرم (ص) با این کار خود خواست که به جوان ایثار و از خود گذشتگی را بیاموزد و به او بیاموزد که چگونه از حق خود بگذرد و در همان زمان احترام به افراد کوچک‌تر از خودش را هم آموزش دهد. پس وظیفه والدین است که از همان کودکی بخشش و ایثار و از خود گذشتگی واز همه مهمتر صدقه و کمک به فقرا را آموزش دهند، تا فرزندان خود را درست تربیت کنند و فرزندانی بخشنده تحویل جامعه دهند نه فرزندانی بخیل و خسیس. چون فرزندان موهبت‌های خدایی هستند که خداوند آنها را به ما امانت داده و ما هم روش امانت داری باید به بهترین وجه به اتمام برسانیم خداوند بخشنده است پس باید از صفات بخشندگی به فرزندان بیاموزیم. وقتی صفت ستار العیوب بودن خدا را به فرزندان بشناسیم.
بهترین منبع و بهترین الگوی تربیت فرزندان برای ما همان قرآن و سنت است که ما باید دستورات و دستورالعمل‌های لازم را از قرآن فرا گیریم و آنها را در زندگی خود عملی کنیم تا زندگی آرام در کنار فرزندان صالح داشته باشیم. آمین